بسیاری از شرکتها پروژههایی را انجام میدهند، نه تنها بر کیفیت بالا تأکید میکنند، بلکه بر هزینه کم و سرمایهگذاری کم تأکید میکنند، بلکه بر کاهش زمان و رسیدن به برنامه زمانبندی نیز تأکید دارند.در نهایت، یک پروژه با پایان خوب به چهار چیز مختلف تبدیل شده است.ایده آل بسیار پر است و واقعیت بسیار لاغر است!
نتیجه پروژه های کم هزینه این است که «مواد تحویلی» پروژه از کیفیت پایینی برخوردار است که بر کیفیت محصول تولید شده تأثیر می گذارد و هزینه عملیاتی معقولی را تضمین نمی کند.
برای فعالیت عادی کارخانه همه امید دارند که سودآور و سودآور باشد.مزایا و سود از کجا می آید؟البته کنترل هزینه هاست اما کنترل هزینه ها نه کاهش کورکورانه مصرف مواد اولیه و کمکی یا حتی کاهش کیفیت مواد اولیه و کمکی و نه کاهش کورکورانه موجودی قطعات یدکی و هزینه های تعمیر و نگهداری تجهیزات است و نه کاهش کورکورانه تعداد کارگران، افزایش ساعات کار و یا حتی کاهش دستمزد کارگران.
شرکتی با مدیریت بهتر جایی است که ونشان هر روز دریا را ملاقات می کند، انحرافات یکی پس از دیگری، سندی پس از دیگری در ارتقا و آموزش، سیستم عظیم کیفیت در تمام طول روز مشغول است، اما ربطی به تولید ندارد. کارگاه، و کارگاه تولید هنوز به منظور بهبود عملکرد، کاهش هزینه ها، زود بیدار شدن و تا دیر وقت بیدار ماندن، گاو و اسب بودن، و سخت کار کردن است!
در ابتدای سال، بسیاری از شرکتها شاخصهای «بازده، فروش، هزینه و سود» را تدوین میکنند و حتی هر بخش و هر پیوندی شاخصهای «صرفهجویی در مصرف انرژی، کاهش مصرف و کاهش هزینه» را صادر میکنند.
اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، لاجرم کیفیت محصولات تضمین نمی شود و رها کردن «کیفیت» برای پیگیری به اصطلاح «هزینه» کم، مساوی است با «پره به آتش» و خودباختگی!
همچنین برخی از شرکتها با استحکام قوی و جیبهای عمیق هستند که در کیفیت محصول تلاش زیادی میکنند، پیشرفتهترین فناوری تولید، گرانترین تجهیزات، خودکارترین سیستم کنترل و البته با کیفیتترین مواد اولیه جهان را به کار میگیرند. .قابل درک، غنی و با اراده است!
با این حال، همه چیز کافی است و همه چیز دارای نسبت قیمت/عملکرد بهینه است.
می توانید به این فکر کنید که چه مقدار از "انحرافات" روزانه شما به دلیل استراتژی های کنترل نامناسب، استانداردهای کیفیت کنترل داخلی بسیار بالا و محدوده کنترل بسیار محدود پارامترهای فرآیند است.طناب ها را یکی پس از دیگری بردارید و خود را محکم ببندید.سفت، وقتی حرکت می کنم تمام بدنم درد می کند، مدیریت به ظاهر سخت گیرانه در نهایت یا ضرر بزرگی است یا سفت و شلی و بالاخره هیچ.
هر گونه کنترل کیفیت بر اساس ریسک های کیفی و ابزارهای فنی موجود است.البته ما نوآوری را تشویق می کنیم، اما هرگز کورکورانه و بی فایده استانداردها را بالا نمی بریم.آیا واقعاً می توان کیفیت را با "تاکید بر یکپارچگی داده ها و اجرای کنترل کامپیوتری با عملکرد ردیابی حسابرسی در فرآیند تولید و فرآیند بازرسی" بهبود بخشید؟
بدون کیفیت خوب، بازار خوبی وجود نخواهد داشت، بدون کیفیت خوب، قیمت مناسبی وجود نخواهد داشت، بدون کیفیت خوب، فقط می توانید در باتلاق رقابت کم هزینه و کم قیمت بیفتید و در نهایت وجود خواهد داشت. بدون کیفیت، بدون سود خوب، در پایان فقط می تواند درب را ببندد!
بنابراین نحوه استقرار یک سیستم کیفیت موثر همیشه یک مشکل دشوار پیش روی ما بوده است.
یک سیستم با کیفیت خوب باید دارای پرسنل با کیفیت درگیر در مرحله پیشنهاد فرآیند، یک تیم با کیفیت کامل در مرحله طراحی فرآیند و پرسنل با کیفیت درگیر در فرآیند اجرای GEP کل ساخت پروژه باشد تا بتواند اطلاعات کافی برای پروژه ارائه دهد. کل سیستم سخت افزاریآشنا و آشنا.
در عین حال، پرسنل با کیفیت باید در انتقال از تحقیق و توسعه به تولید، طراحی فرآیند، تولید محصول و کل فرآیند تولید بعدی مشارکت داشته باشند.فقط از این طریق می توانند خود محصول را درک کنند و کنترل ویژگی های کیفیت کلیدی و پارامترهای کلیدی فرآیند را درک کنند.تنها با درک کل فرآیند شکل گیری کیفیت محصول می توانند کار بهتری در مدیریت کیفیت انجام دهند.
تنها وظیفه سیستم مدیریت کیفیت روزانه این است که اطمینان حاصل کند که کل سیستم کارخانه در وضعیت تأیید شده نگهداری می شود، انجام کار خوب در فرآیند تولید روزانه و نظارت بر کیفیت محصول، انجام کار خوب در بررسی فرآیند تولید و کیفیت محصول، در کنترل تغییرات خوب عمل کنید و در رسیدگی به انحرافات و اجرای اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه خوب عمل کنید!
برای انجام همه اینها به خوبی، ابتدا باید مدیریت دانش علمی و مدیریت ریسک کیفیت را درک کنیم.بر اساس سطح کنونی توسعه دانش علمی و قابل قبول بودن ریسکهای کیفی، باید تمامی جنبههای «روش انسان-ماشین-ماده» را تا حد «معقول» کنترل کنیم.سطح «نشان دادن حد پایین» نه یک توپ جانبی است و نه یک عملکرد پرمخاطب از «نشان دادن محبت»!
کیفیت باید چیزی باشد که در روح هر کارمند شرکت نفوذ کند.هر بخش و همه باید ابتدا به این فکر کنند که "من فراتر از محصولات تولید می کنم، ما ویژگی های با کیفیت تولید می کنیم"!
چه زمانی نیازی به نظارت مردم نخواهد بود و همه می توانند آگاهانه به تعهدات کیفی خود عمل کنند!
هنگامی که نتایج بازرسی QC دیگر مورد نیاز نیست، کارکنان تولید در هر موقعیت می توانند با افتخار بگویند: "مجموعه ای که من تولید کردم باید واجد شرایط باشد"!
چه زمانی برای مقابله با مشکلات کیفی نیازی به پرسنل با کیفیت خاص نیست، اما برای اولین بار مشکلات کیفی را در محل تولید برطرف می کنند!
هنگامی که دیگر نیازی به مقابله با تعداد زیادی از انحرافات نیست، میتوانیم همه خطرات احتمالی و مشکلات احتمالی را از قبل پیشبینی کنیم، اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی را از قبل تدوین کنیم و تا حد امکان از وقوع حوادث نامطلوب بکاهیم.طرح ها، نیازی به دعوای هر روز نیست و هر روز جلساتی تشکیل می شود که چه کسانی باید انحراف را گزارش کنند، آیا انحراف باید ثبت شود و آیا باید به بازرسان افشا شود یا خیر!
در تحلیل نهایی، زمانی که «سیستم کیفیت» هنوز وجود دارد، اما نیازی به پرسنل با کیفیت خاص نیست، یا پرسنل با کیفیت بسیار اندک، زمانی که فقط باید در «مدیریت تولید» کار خوب انجام دهیم و یک کار خوب انجام دهیم. در خدمت تمامی جنبه های مدیریت تولید و بدون تاکید ویژه بر "مدیریت کیفیت" کیفیت محصولات ما تضمین بیشتری خواهد داشت!
اگر به دستگاه پانچ PCB نیاز دارید، با ما تماس بگیرید:
ایمیل: s5@smtfly.com
ویچت/واتساپ: 13684904990 +86
تماس با شخص: Mr. Alan
تلفن: 86-13922521978
فکس: 86-769-82784046